ستادهای انتخاباتی فراموش میکنند محاسبه کنند چه تعداد رای برای موفقیت در انتخابات لازم است . رمز موفقیت در انتخابات مجلس را در اینجا بررسی میکنیم پیشنهاد میکنم قبل از شروع بهترین روش تبلیغات انتخاباتی را مطالعه کنید
ـ منظور از کل جمعیت حوزه انتخاباتی چیست؟
«کل جمعیت» تعداد تمام افرادی است که در حوزه انتخاباتی شما زندگی میکنند. این رقم با در برداشتن کسانی که به سن قانونی رای دادن نرسیدهاند و همچنین افرادی که به هر دلیل دیگری، در آن حوزه نمیتوانند رای دهند، از رقم تعداد کل رایدهندگان بیشتر است.
منظور از تعداد کل رایدهندگان چیست؟
«تعداد کل رایدهندگان» تعداد تمام کسانی است که صلاحیت رایدهی در حوزه انتخاباتی را دارند و امکان رای دادنشان نیز وجود دارد.
منظور از آرای انتظاری چیست؟
«آرای انتظاری» تعداد آرایی است که انتظار میرود در انتخابات موردنظر به صندوقهای رای ریخته شود. بدیهی است که هر کس که صلاحیت و توانایی رای دادن دارد، رای نخواهد داد. در اغلب موارد میتوان با نگاهی به انتخابات مشابه گذشته تعیین کرد که تقریبا چنددرصد در انتخابات شرکت خواهند کرد. اگر در انتخابات یک شهر در گذشته ۳۵درصد شرکت کردهاند و در این دوره نیز عامل جدیدی که وضعیت را تغییر دهد اضافه نشده، شما میتوانید انتظار داشته باشید که این دوره نیز حول و حوش ۳۵درصد افراد در انتخابات شرکت خواهند کرد.
چه تعداد رای برای پیروزی لازم است؟
این رقم بسیار مناقشه انگیز است. چیزی که شما باید به دنبال آن باشید، تعداد کل آرایی است که برای تضمین پیروزیتان در این انتخابات کافی است. در بسیاری از موارد، شما تنها به بخشی از آرای داده شده احتیاج دارید یا آنکه تنها باید تعداد آرای کسب شده توسط کاندیدای شما بیشتر از سایر رقبا باشد. در رقابتهایی که چند نامزد حضور دارند، ممکن است تنها با ۳۵درصد، ۳۰درصد، ۲۵درصد یا حتی کمتر از کل آرای ماخوذه به پیروزی برسید. خیلی مهم است که ایندرصدها را به ارقام واقعی تبدیل کنید.
ـ چه تعداد رای ماخوذه، پیروزیتان را تضمین خواهد کرد؟
باید محافظهکار باشید و حاشیه خطای نسبتا معقولی برای خود در نظر بگیرید.
رایدهندگان مزبور از چه تعداد خانوار هستند؟
شما میتوانید گروهی را که در بالا ذکر کردیم، حتی از این هم کوچکتر کنید. بگذارید فرض کنیم که به طور متوسط در هر خانوار دو رای دهنده وجود دارند. بعضی خانوادهها ممکن است سه یا چهار رایدهنده داشته باشند و بعضی دیگر تنها یک رایدهنده. هماکنون اگر عقیده داشته باشید که زن و مرد یک خانواده احتمالا همانند یکدیگر رای خواهند داد، در نتیجه میتوانید انتظار داشته باشید که با سخن گفتن با یکی از اعضای خانواده، رای دیگری را نیز به دست خواهید آورد. بنابراین، باید بپرسید برای به دست آوردن تعداد آرای لازم برای پیروزی باید با چند خانوار ارتباط برقرار کرد؟
اجازه دهید فرض کنیم که شما نامزد انتخابات شوراهای شهر هستید و حوزه انتخابی شما ۱۳۰هزار نفر جمعیت دارد. از این جمعیت، ۳۰هزار کودک و زیر سن رای دادن هستند یا در آن حوزه نمیتوانند رای دهند، بنابراین در کل ۱۰۰هزار رایدهنده باقی میماند، از طرفی در آخرین انتخابات شهری، نرخ مشارکت ۵۰درصد بوده است. برآورد شما نیز این است که این رقم ثابت میماند. همچنین میدانیم که در انتخابات چند نامزدی شورای شهر گذشته، نامزد پیروز در انتخابات قبلی ۳۴درصد آرا یعنی هفدههزار رای کسب کرده است. اگر بگوییم که هر خانوار به طور متوسط ۲ رایدهنده دارد، این رقم ما را به عدد ۸۵۰۰ خانوار میرساند.
اما شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که هر رایدهندهای که با او سخن خواهید گفت، به شما رای بدهد. بنابراین برای آنکه هفدههزار فرد یا هشتهزار و پانصد خانوار را مجاب به همراهی با خود کنید، شما باید با تعدادی بزرگتر از این ارتباط برقرار نمایید. فرض کنید که از هر ۱۰ نفر که شما با آنها ارتباط برقرار میکنید، ۷ نفر به شما رای دهند، به این ترتیب، شما باید حداقل با ۲۵هزار رایدهنده یا ۱۳هزار خانوار برای به دست آوردن حمایت ۱۷هزار نفر (۸۵۰۰ خانوار)
سخن بگویید.
با اینکه این تعداد هم بسیار زیاد است، اما این بسیار سادهتر، ارزانتر و احتمالا موثرتر است که به ارتباط و ترغیب ۱۳هزار خانواده بپردازید تا آنکه همین کار را در مورد ۱۰۰هزار نفر انجام دهید. بنابراین این فرآیند، اندازه گروهی را که باید روی آنها کار کنید، بسیار کوچکتر میسازد.